فیلم



 

رتبه بندی فیلم ها در سایت های مختلف متفاوت می باشد ، و معیار های متفاوتی برای امتیاز دهی وجود دارد به طور مثال سایت rotten tomatoes براساس نظر منتقدین با سابقه می باشد و نمره آن از صفر تا 100 می باشد ، امروز قصد دارم تا رتبه بندی فیلم ها در سایت rotten tomatoes و 250 فیلم برتر در سایت IMDB را به شما معرفی کنیم ، و توضیحاتی راجع به این سایت بزرگ و پر طرفدار بدهیم .

IMDB :

رتبه بندی فیلم ها در سایت IMDB براساس نظرات مردمی می باشد ، شما می توانید با عضو شدن در سایت IMDB به تمام فیلم های مورد علاقه خود رای بدهید ، و ااما نباید فقط فیلم هالیوودی باشد تمامی فیلم ها از سراسر جهان در آن موجود می باشد حتی فیلم های ایرانی ، تریلر آن ها را تماشا کنید ، باکس آفیس بروز را مرور کنید و از مهم ترین اخبار روز سینما خبر دار شوید و جالب ترین امکان سایت این است که شما می توانید برای خود WATCH LISTداشته باشید ، که در آن می توانید فیلمی که قصد دیدن را دارید در آن ذخیره کنید .

IMDB واقعا سایت جامعی می باشد و مرجع خیلی دیگر از سایت های فیلم در ایران و حتی جهان هست ، و تمام رتبه و امتیازات فیلم ها در آن براساس نظرات مردمی می باشد.

250 تای برتر در سایت IMDB :

 

 

 

 

   


1. The Shawshank Redemption (1994)

 

9.2

   

 

 


2. The Godfather (1972)

9.1

 

 

 


3. The Godfather: Part II (1974)

9.0

 

 

 


4. The Dark Knight (2008)

9.0

 

 

 


5. 12 Angry Men (1957)

8.9

 

 

 


6. Schindler's List (1993)

8.9

 

 

 


7. The Lord of the Rings: The Return of the King (2003)

8.9

 

 

 


8. Pulp Fiction (1994)

8.8

 

 

 


9. The Good, the Bad and the Ugly (1966)

8.8

 

 

 


10. The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring (2001)

8.8

 

 

 


11. Fight Club (1999)

8.8

 

 

 


12. Forrest Gump (1994)

8.8

 

 

 


13. Inception (2010)

8.7

 

 

 


14. The Lord of the Rings: The Two Towers (2002)

8.7

 

 

 


15. Star Wars: Episode V - The Empire Strikes Back (1980)

8.7

 

 

 


16. The Matrix (1999)

8.6

 

 

 


17. Goodfellas (1990)

8.6

 

 

 


. One Flew Over the Cuckoo's Nest (1975)

8.6

 

 

 


19. Seven Samurai (1954)

8.6

 

 

 


20. Se7en (1995)

8.6

 

 

 


21. Life Is Beautiful (1997)

8.6

 

 

 


22. City of God (2002)

8.6

 

 

 


23. The Silence of the Lambs (1991)

8.6

 

 

 


24. It's a Wonderful Life (1946)

8.6

 

 

 


25. Star Wars: Episode IV - A New Hope (1977)

8.6

 

 

 


26. Saving Private Ryan (1998)

8.5

 

 

 


27. Spirited Away (2001)

8.5

 

 

 


28. The Green Mile (1999)

8.5

 

 

 


29. Interstellar (2014)

8.5

 

 

 


30. Parasite (2019)

8.5

 

 

 


31. Léon: The Professional (1994)

8.5

 

 

 


32. The Usual Suspects (1995)

8.5

 

 

 


33. Harai (1962)

8.5

 

 

 


34. The Lion King (1994)

8.5

 

 

 


35. Back to the Future

 

1 خنده های جوکر: واکین فینیکس خنده های خود در فیلم را بر پایه ی خنده های عصبی و ناشی از بیماری برخی انسان ها در جهان واقعی شکل داد. او به تماشای ویدیوی افرادی که این چنین خنده هایی را ارائه می دهند پرداخت و در برخی از لحظات نقش آفرینی، تلاش به نمایش کاراکتری داشت که واقعا اکثر مردم توانایی هم ذات پنداری با او را ندارند. پیش از آغاز فیلم برداری تاد فیلیپس به او گفته بود که خنده ی جوکر را حرکتی تقریبا دردآور و زجردهنده می داند. فینیکس هم پس از کسب آمادگی لازم فیلیپس را به خانه ی خود دعوت کرد و با اینکه کارگردان میلی به تست گرفتن از خنده های او نداشت، با چند خنده ی متفاوت در مقابل وی تست داد.

2 رقص در سرویس بهداشتی: سکانس رقص آرتور درون سرویس بهداشتی اصلا بخشی از فیلم نامه ی فیلیپس نیست و به پیشنهاد خود فینیکس اجرا شده است. کارگردان هم پس از دیدن آن با تغییر فیلم نامه موافقت کرد و این گونه پای سکناس گفته شده به اثر نهایی باز شد.

3 واکین فینیکس و کاهش وزن: مطابق اکثر گزارش ها، واکین فینیکس برای بازی در JOKER رژیم گرفت و 23.6 کیلوگرم کاهش وزن داشت. او برای پشت سر گذاشتن این پروسه نزد همان پزشکی رفت که پیش از آغاز فیلم برداری THE MASTER اثر پل توماس اندرسون، برای کاهش وزن به او مشاوره داده بود. پس از پایان یافتن مراحل ساخت JOKER هم فینیکس تنها 11.3 کیلوگرم وزن اضافه کرد تا همچنان با وزن خود تا پیش از شروع فیلم برداری این اثر فاصله ای جدی داشته باشد.

4 - فینیکس و دنیرو: واکین فینیکس گاهی از رابرت دنیرو به عنوان محبوب ترین بازیگر آمریکایی زنده برای خود یاد کرده است. اما آن ها در پشت صفحه ی ساخت JOKER تقریبا هرگز با یکدیگر گفت و گویی نداشتند. رسانه ها علت این موضوع را شباهت سبک بازیگری این دو نفر می دانند و خود فینیکس گفته است که در عین احترام قائل بودن برای دنیرو نمی خواست همواره در پشت صحنه مشغول ستایش او و تلاش برای نصیحت هایش باشد.

5 فینیکس بدون متود اکتینگ: فینیکس برخلاف عادت خود در دوران ساخت برخی فیلم ها، برای بازی در نقش آرتور فلک به سراغ بازیگری متد اکتینگ ( نوعی از اجرا در آن بازیگر در تمام طول مدت ساخت اثر و حتی بعضا چند ماه قبل از آن، نقش را زندگی می کند و هرگز از کاراکتر خود درون فیلم خارج نمی شود ) نرفت. شاید به همین خاطر بود که برخلاف برخی از اشخاصی که در طول تاریخ کاراکتر جوکر را به روی پرده های نقره ای برده اند، نه تنها در دوران فیلم برداری اثر وضعیت روحی خاصی نداشت، بلکه به محض پایان یافتن هر جلسه ی فیلم برداری به شوخی و خنده با دیگران می پرداخت.

6 انتخاب عوامل اصلی: درباره ی آن که فیلم از همان ایتدا با در نظر گرفتن چه بازیگری برای نقش اصلی مراحل تولید خود را پشت سر گذاشت، بحث های زیادی وجود دارند. از طرفی تمامی اخبار و شایعه ها تا زمان حضور مارتین اسکورسیزی در جایگاه تهیه کننده ی اجرایی اصلی فیلم به تلاش سازندگان برای آوردن لئوناردو دی کاپریو به پروژه اشاره می کردند و پس از خروج غیر منتظره ی اسکورسیزی از تیم خالق اثر، رسانه ها واکین فینیکس را جوکر جدید سینما خواندند. البته تاد فیلیپس در تعداد بی شماری از مصاحبه های خود تاکید کرده است که نقش آرتور فلک را با در نظر داشتن فینیکس به عنوان بازیگر آن ساخت.

7 جوکر الهام گرفته از چه آثاریست؟ با اینکه سازندگان فیلم جوکر می گویند برای ساخت آن به سراغ الهام از هیچ کدام از کتاب های کامیک نرفته اند، اما علاوه بر بارها و بارها اشاره به ((سلطان کمدی)) و (( راننده تاکسی ))، الهام گرفتن اثر مورد بحث از فیلم کلاسیک و صامت THE MAN WHO LAUGHS را نیز تایید می کنند؛ فیلمی اکران شده در سال 1928 میلادی که یکی از منابع الهام خالقان اصلی کاراکتر جوکر در دنیای کامیک بوک ها نیز به شمار می رود.

8 فینیکس و هیث لجر: واکین فینیکس و هیث لجر تا پیش از مرگ این بازیگر تحسین شده و با استعداد، دوستان خوبی بودند. آن ها با یکدیگر رفت و آمد داشتند و بارها به ستایش کارنامه ی هنری هم پرداختند. واکین فینیکس در یکی از مصاحبه های اخیر خود می گوید که بازی در نقش جوکر ذاتا هم با نقش آفرینی به جای هر آنتاگونیست سینمایی سطح بالایی سخت است و این اجرای ماندگار لجر در (( شوالیه تاریکی )) کریستوفر نولان بود که پذیرفتن این نقش را برای هر بازیگر به شدت ترسناک کرد.

خب به پایان این مطلب رسیدیم. این مطلب توسط آقای مصطفی خسروی تهیه شده است و برگرفته از پیج ایشون می باشد.

 


فیلم

 

مقدمه :

همیشه وقتی قصد دارم راجع به یک اثر ایرانی حرفی بزنم، اولین فیلتری که در روبروی ذهن تحلیلی خود قرار می دهم، پرهیز کردن از مقایسه کردن است؛ به این معنی که اگر ما آثار ایرانی را منهای ممیزی ها و دشواری های فیلم سازی در سینمای ایران در نظر بگیریم، در حق هنرمندان ایرانی اجحاف و بی انصافی کرده ایم. پس اجازه دهید صرف نظر از تمام نقدهایی که به این فیلم وارد است، به نقطه عطف آن بپردازم. باید بپذیریم که متری شیش و نیم، دومین اثر سعید روستایی، قطعا در نقاطی ضعف دارد و در نقاطی نیز عملکرد قابل دفاعی داشته است. امشب قصد دارم به نکاتی از این فیلم بپردازم که مطمئنا باعث می شود در سینمای ایران تر و خشک را با هم نسوزانیم. برویم سر اصل مطلب، سکانس های آغازین، مهم تر از آن هستند که فکرش را می کردید.

لایه های پیش رو . :

فیلم با یک تنش شروع می شود، مامورانی که دنبال چیزی یا کسی می گردند. روستایی با سرعت بالا به مخاطب می فهماند که انسانی یا انسان هایی دچار خطایی شده اند و قانون قرار است عدالت را برقرار کند؛ اما چطور؟ مامور پلیس صمد، با بازی پیمان معادی، برای رسیدن به آن سوی دیوار، باید از چند در که پشت هم قرار گرفته اند عبور کند. این درهای پشت هم چه چیزی را برای شما تداعی می کنند؟ بله این درها، همان درهایی هستند که فیلم قرار است مخاطبش را برای درکی متفاوت از جهان خود، از لا به لای آنها عبور دهد.

همذات پنداری. اما چرا؟

و اما یک اتفاق، که تعلیق اصلی فیلم را در همان ابتدا برای بیننده به وجود می آورد. تعقیب و گریزی که به یک حادثه ی تلخ منجر می شود. فردی که مجرم است، در حال فرار در چاله ای گرفتار و همان جا دفن می شود. این سکانس همچون سکانس قبل، که از آینده ی فیلم خبر می دهد، برای بیننده یک فضایی را خلق می کند که ناخواسته شما با فرد فراری و مجرم که حالا برای همیشه از بین رفته، همذات پنداری عمیقی کنید. روستایی به ایجاد این حس در بیننده نیاز دارد، چرا که فیلم قرار است ذهن شما را برای یک همذات پنداری خیلی بزرگ تر آماده کند. اهمیت این همذات پنداری در این است که فیلم به جای به تصویر کشیدن امری بدیهی که خیر و شر چیست، قرار است مسیری را به ما نشان دهد. مسیری که بفهمیم انحراف با انسان چه می کند!

روستایی ذهن مخاطب را آماده می کند :

سپس عنوان متری شیش و نیم را می بینیم و این یعنی هر آنچه تا اینجا دیدیم، به مثابه یک پیش گفتار بوده که برای مواجهه با قصه ی اصلی نیاز بود مطرح شود. روستایی به زیبایی با ایجاد مقدمه ای تاثیرگذار و تعلیق آمیز، مخاطب را از هرگونه بغض و تعصب احساسی و هیجانی نسبت به قربانیان مواد مخدر دور می کند. فیلم به این عنصر نیاز داشت، می دانید چرا؟ چون وقتی می خواهند به شما دارویی جدید تزریق کنند، پزشک باید مطمئن شود که هیچ داروی محرکی در بدن شما وجود ندارد که اثر داروی جدید را از بین ببرد. روستایی باید مطمئن می شد که مخاطب ذهنش را از هرگونه کینه و نفرت به موضوع مطرح شده پاک کرده و با رویکردی جدید به تماشای فیلم می پردازد.

واقعیتی فراموش شده . : و اما سکانسی که به اعتقاد بعضی از منتقدین، بی دلیل در فیلم قرار داده شده است. صحنه ای است که ماموران پلیس با یک حمله ی ناگهانی به محلی کاملا دور دست، معتادان به مواد مخدر را جمع آوری می کنند؛ اما این سکانس نه تنها اضافی نیست، بلکه چیزی را برای ما ترسیم می کند که اگر تلخ تر از حادثه ی سکانس اول نباشد، قطعا نمی توانیم نسبت به آن بی تفاوت باشیم . بله این سکانس نشان می دهد که اعتیاد و قربان گاه اعتیاد، جنسیت و سن و سال نمی شناسد. وقتی دوربین روی جنازه پیرمرد و آن زن هایی که درون سنگ های بتنی پنهان شده اند مکث می کند، بهتر این واقعیت فراموش شده را درک می کنیم.

صمد . : صمد در فیلم فردی بسیار جدی و بعضا تندرو به تصویر کشیده می شود، اما این تندروی به هیچ عنوان مخاطب را آزار نمی دهد؛ به این دلیل که مخاطب فقط وقتی دلگرم به قانون می شود که بداند قانون برای افراد خاطی، هیچگونه تخفیفی قائل نخواهد بود. اما هنرمندی روایت قصه آنجاست که از طرفی با شما کاری می کند که با علم به اینکه مجرم گناهکار و لایق مجازات است، ترجیح می دهید به او به چشم یک قربانی نیز نگاه کنید.

صمد . : نکته ی  دیگری که راجع به شخصیت پردازی صمد کاملا پررنگ و البته به جا به چشم می خورد، خاکستری بودن اوست. پلیسی که در فیلم مثل هر کدام از ما، ضعف ها و مشکلاتی را جلوی پای خود دارد؛ اما این خاکستری بودن شخصیت صمد، نکات دیگری را نیز به یدک می کشد. اول اینکه مخاطب راحت تر او را باور می کند و مهم تر از آن اینکه، او با همه ی مشکلاتی که بر دوش می کشد سعی می کند وظیفه ی سخت و تنش زای خود را به بهترین شکل انجام دهد. این پیام بسیار مهم است؛(( فرقی ندارد در زندگی شخصیتان چه و کجا هستند، در مواجهه با جامعه، باید وظیفه ی خود را به درستی انجام دهید. ))

و اما . : و اما سکانس تاثیرگذار تفتیش خانه ی یکی از فروشندگان مواد مخدر. این سکانس با شمای مخاطب کار دارد. ابتدا وقتی مامورین تمام خانه را می گردند و چیزی کشف نمی کنند، با خود می گویید، قضاوت قانون غلط بود! مرد به خانه می آید و هنوز امید دارید که مواد را پیدا کنند  و قانون خطا نکرده باشد، اما باز امیدتان ناامید می شود؛ اما سیلی محکم را مخاطب وقتی می خورد که می فهمد مواد را همسر مواد فروش در زیر دامنش پنهان کرده! وقتی سگ دامن زن را می کشد و ما میخکوب از شوک وارد شده هستیم، فیلم از ما یک سوال می پرسد (( حالا فهمیدید قربانی کسیت ؟ ))

به پایان قسمت اول تحلیل فیلم متری شیش و نیم رسیدیم. این مطلب از پیچ آقای مصطفی خسروی می باشد.

 


فیلم

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها