مقدمه :

همیشه وقتی قصد دارم راجع به یک اثر ایرانی حرفی بزنم، اولین فیلتری که در روبروی ذهن تحلیلی خود قرار می دهم، پرهیز کردن از مقایسه کردن است؛ به این معنی که اگر ما آثار ایرانی را منهای ممیزی ها و دشواری های فیلم سازی در سینمای ایران در نظر بگیریم، در حق هنرمندان ایرانی اجحاف و بی انصافی کرده ایم. پس اجازه دهید صرف نظر از تمام نقدهایی که به این فیلم وارد است، به نقطه عطف آن بپردازم. باید بپذیریم که متری شیش و نیم، دومین اثر سعید روستایی، قطعا در نقاطی ضعف دارد و در نقاطی نیز عملکرد قابل دفاعی داشته است. امشب قصد دارم به نکاتی از این فیلم بپردازم که مطمئنا باعث می شود در سینمای ایران تر و خشک را با هم نسوزانیم. برویم سر اصل مطلب، سکانس های آغازین، مهم تر از آن هستند که فکرش را می کردید.

لایه های پیش رو . :

فیلم با یک تنش شروع می شود، مامورانی که دنبال چیزی یا کسی می گردند. روستایی با سرعت بالا به مخاطب می فهماند که انسانی یا انسان هایی دچار خطایی شده اند و قانون قرار است عدالت را برقرار کند؛ اما چطور؟ مامور پلیس صمد، با بازی پیمان معادی، برای رسیدن به آن سوی دیوار، باید از چند در که پشت هم قرار گرفته اند عبور کند. این درهای پشت هم چه چیزی را برای شما تداعی می کنند؟ بله این درها، همان درهایی هستند که فیلم قرار است مخاطبش را برای درکی متفاوت از جهان خود، از لا به لای آنها عبور دهد.

همذات پنداری. اما چرا؟

و اما یک اتفاق، که تعلیق اصلی فیلم را در همان ابتدا برای بیننده به وجود می آورد. تعقیب و گریزی که به یک حادثه ی تلخ منجر می شود. فردی که مجرم است، در حال فرار در چاله ای گرفتار و همان جا دفن می شود. این سکانس همچون سکانس قبل، که از آینده ی فیلم خبر می دهد، برای بیننده یک فضایی را خلق می کند که ناخواسته شما با فرد فراری و مجرم که حالا برای همیشه از بین رفته، همذات پنداری عمیقی کنید. روستایی به ایجاد این حس در بیننده نیاز دارد، چرا که فیلم قرار است ذهن شما را برای یک همذات پنداری خیلی بزرگ تر آماده کند. اهمیت این همذات پنداری در این است که فیلم به جای به تصویر کشیدن امری بدیهی که خیر و شر چیست، قرار است مسیری را به ما نشان دهد. مسیری که بفهمیم انحراف با انسان چه می کند!

روستایی ذهن مخاطب را آماده می کند :

سپس عنوان متری شیش و نیم را می بینیم و این یعنی هر آنچه تا اینجا دیدیم، به مثابه یک پیش گفتار بوده که برای مواجهه با قصه ی اصلی نیاز بود مطرح شود. روستایی به زیبایی با ایجاد مقدمه ای تاثیرگذار و تعلیق آمیز، مخاطب را از هرگونه بغض و تعصب احساسی و هیجانی نسبت به قربانیان مواد مخدر دور می کند. فیلم به این عنصر نیاز داشت، می دانید چرا؟ چون وقتی می خواهند به شما دارویی جدید تزریق کنند، پزشک باید مطمئن شود که هیچ داروی محرکی در بدن شما وجود ندارد که اثر داروی جدید را از بین ببرد. روستایی باید مطمئن می شد که مخاطب ذهنش را از هرگونه کینه و نفرت به موضوع مطرح شده پاک کرده و با رویکردی جدید به تماشای فیلم می پردازد.

واقعیتی فراموش شده . : و اما سکانسی که به اعتقاد بعضی از منتقدین، بی دلیل در فیلم قرار داده شده است. صحنه ای است که ماموران پلیس با یک حمله ی ناگهانی به محلی کاملا دور دست، معتادان به مواد مخدر را جمع آوری می کنند؛ اما این سکانس نه تنها اضافی نیست، بلکه چیزی را برای ما ترسیم می کند که اگر تلخ تر از حادثه ی سکانس اول نباشد، قطعا نمی توانیم نسبت به آن بی تفاوت باشیم . بله این سکانس نشان می دهد که اعتیاد و قربان گاه اعتیاد، جنسیت و سن و سال نمی شناسد. وقتی دوربین روی جنازه پیرمرد و آن زن هایی که درون سنگ های بتنی پنهان شده اند مکث می کند، بهتر این واقعیت فراموش شده را درک می کنیم.

صمد . : صمد در فیلم فردی بسیار جدی و بعضا تندرو به تصویر کشیده می شود، اما این تندروی به هیچ عنوان مخاطب را آزار نمی دهد؛ به این دلیل که مخاطب فقط وقتی دلگرم به قانون می شود که بداند قانون برای افراد خاطی، هیچگونه تخفیفی قائل نخواهد بود. اما هنرمندی روایت قصه آنجاست که از طرفی با شما کاری می کند که با علم به اینکه مجرم گناهکار و لایق مجازات است، ترجیح می دهید به او به چشم یک قربانی نیز نگاه کنید.

صمد . : نکته ی  دیگری که راجع به شخصیت پردازی صمد کاملا پررنگ و البته به جا به چشم می خورد، خاکستری بودن اوست. پلیسی که در فیلم مثل هر کدام از ما، ضعف ها و مشکلاتی را جلوی پای خود دارد؛ اما این خاکستری بودن شخصیت صمد، نکات دیگری را نیز به یدک می کشد. اول اینکه مخاطب راحت تر او را باور می کند و مهم تر از آن اینکه، او با همه ی مشکلاتی که بر دوش می کشد سعی می کند وظیفه ی سخت و تنش زای خود را به بهترین شکل انجام دهد. این پیام بسیار مهم است؛(( فرقی ندارد در زندگی شخصیتان چه و کجا هستند، در مواجهه با جامعه، باید وظیفه ی خود را به درستی انجام دهید. ))

و اما . : و اما سکانس تاثیرگذار تفتیش خانه ی یکی از فروشندگان مواد مخدر. این سکانس با شمای مخاطب کار دارد. ابتدا وقتی مامورین تمام خانه را می گردند و چیزی کشف نمی کنند، با خود می گویید، قضاوت قانون غلط بود! مرد به خانه می آید و هنوز امید دارید که مواد را پیدا کنند  و قانون خطا نکرده باشد، اما باز امیدتان ناامید می شود؛ اما سیلی محکم را مخاطب وقتی می خورد که می فهمد مواد را همسر مواد فروش در زیر دامنش پنهان کرده! وقتی سگ دامن زن را می کشد و ما میخکوب از شوک وارد شده هستیم، فیلم از ما یک سوال می پرسد (( حالا فهمیدید قربانی کسیت ؟ ))

به پایان قسمت اول تحلیل فیلم متری شیش و نیم رسیدیم. این مطلب از پیچ آقای مصطفی خسروی می باشد.

 


فیلم

معرفی سایت های IMDB و rotten tomatoes به همراه رتبه بندی برترین فیلم ها

8 واقعیت که از فیلم جوکر نمی دانید

نقد و بررسی فیلم متری شیش و نیم قسمت دوم

فیلم ,یک ,کند ,مخاطب ,ی ,سکانس ,می کند ,شیش و ,می شود ,قرار است ,را برای

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

papilfilm سینما لایو abyeasemuni keshvarnews TAFRIHOSHADI20 صوفیا new perfumes rasarayanehdo چل چله 生き甲斐 (Ikigai)